اولین روز (مهد کودک گل مینا)
سلام مامان
چقدر از اینکه سر کارم و تو مجبوری بری مهد ناراحتم...
الان کلی عذاب وجدان دارم... آخه دیشب موقع خواب دعوات کردم ... امروز هم برای اولین روز تنها بردمت مهدکودک... هنوز خیلی کوچیکی پسرم.. هنوز خیلی بی زبونی میدونم زوده ولی چاره چیه مجبورم. ایشاله که مامانو میبخشی...
تازه سر کار هم کلی گریه کردم بغض گلومو گرفته هنوز هم دست و دلم به کار نمیره
خدایا پسرمو به تو سپردم مثل همیشه مواظبش باش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی